علی‌مراد داوودی؛ عضو محفل ملی بهائیان و از نخستین قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای در ایران

دکتر علی‌مراد داوودی در سال ۱۳۰۰ در خانواده‌ای بهایی در خلخال متولد شد. از دانشگاه تهران در رشته فلسفه دکترا گرفت و در همان دانشگاه به تدریس این رشته نیز مشغول شد. علی مراد داوودی در دانشگاه تهران استادی ممتاز و محبوب محسوب می‌شد. او در حوزه فلسفه چندین اثر را تالیف و ترجمه کرده بود.

دکتر داوودی در سال ۱۳۵۴ به عضویت محفل ملی بهائیان ایران برگزیده شد. با روی‌کار‌آمدن جمهوری اسلامی، خمینی که بهاییان را در فتوایی «کافر و نجس» نامیده بود، دستور به محدودیت و آزار آنان داد.

او در آبان ۱۳۵۸ در تهران ربوده شد و به قتل رسید. مرجان داوودی فرزند او درباره ناپدیدشدن و سپس قتل پدرش می‌گوید:

«با تعدادی از دوستان ایشان به پارک رفتیم تا تحقیق کنیم و ببینیم کجا هستند. نگهبان پارک توضیح داد که یک جیپ آمده و او را به زور داخل ماشین کرده است. ما حدس زدیم که این جیپ باید دولتی باشد، زیرا هر ماشینی اجازه‌ ورود به پارک را نداشت. وقتی چند ساعت بعد دوستانش دوباره سراغ نگهبان پارک رفتند او همه چیز را تکذیب کرد».

محققان او را از نخستین قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای در ایران می‌دانند. نکته جالب‌توجه درباره علی‌مراد داوودی آن است که علی‌رغم باورمندی عمیق به آیین بهایی، عمیقا باورمند به آزادی مذاهب بود و اجازه نمی‌داد باورمندی شخصی او در حوزه پژوهشی، اثرگذار باشد. دکتر بهروز ثابت، محقق علوم اجتماعی درباره مشی آزادمنشانه‌ی دکتر علیمراد داوودی می‌گوید:

«استاد داودی تعلقی عمیق و ایمانی محکم به آئین بهائی داشت. در عین حال ایشان به‌‌ همان شدت معتقد بود و تعهد داشت که نگذارد آراء شخصی‌اش وارد حوزه پژوهش‌های آکادمیک فلسفی شود و یا کلاس درسش تحت تاثیر باور‌های خصوصی او قرار گیرد».

درواقع علیمراد داوودی جدای از آنکه استادی برجسته در حوزه فلسفه بود، به همان اندازه می‌تواند الگویی برای زیست صحیح آکادمیک نیز باشد. تلاش برای تفکیک باورهای مذهبی شخصی از مباحثی که در کلاس‌های درس در می‌گیرند، نکته‌ای است که در جمهوری اسلامی نه تنها غایب است بلکه برعکس عمل می‌شود.

جمهوری اسلامی تلاش می‌کند از معلمان و اساتیدی بهره بگیرد که مروج ایدئولوژی مذهبی این نظام باشند. بدیهی است که امثال علیمراد داوودی با چنین مشی و باورهایی تاب آورده نمی‌شوند به ویژه وقتی بهایی هم باشند!