مقام نظامی مستقر در سایت هستهای که برای آزمایش اولین انفجار هستهای در کنار اوپنهایمر حاضر شده بود، درست کمی کمتر از دو ساعت مانده به آزمایش میپرسد آیا ممکن است که زنجیره واکنشها متوقف نشود و تمامی دنیا بر اثر این انفجار نابود شود؟! اوپنهایمر، متخصص فیزیک هستهای و عالیترین مقام علمی مستقر در سایت، میگوید بله! افسر نظامی با تعجب میپرسد احتمالش چقدر است!؟ اوپنهایمر جواب میدهد نزدیک به صفر! تئوری میگوید نزدیک به صفر. اما نه صفر! و ما کمتر از دو ساعت دیگر جواب این سوال را خواهیم دانست!
اوپنهایمر کتاب مشهور «سرمایه»، اثر کارل مارکس، را به زبان اصلی خوانده بود. او مانند بسیاری از نخبگان و از جمله علاقهمندان ادبیات فلسفی، جذب اندیشههای مارکسیستی و کمونیستی شده بود. همسر آیندهی او و خانمی که پنهانی با او رابطه داشت، هر دو مانند خود او شیفته کمونیسم بودند. روابطی این چنینی به ویژه وقتی سرویس امنیتی ایالات متحده آمریکا دریافت که دستکم یکی از گماشتگان اوپنهایمر در پروژهی تحقیقاتی، جاسوس شوروی از آب درآمده است، برای او دردسر بسیاری درست کرد. او ناچار شد در جلسات کمیسیون تحقیق حاضر شود و در مورد نسبتاش با کمونیسم، روابط گذشته و فعلیاش توضیح دهد؛ سوالاتی که طبیعتاً پاسخ صادقانه به بعضی از آنها، همسر فعلیاش را هم دلخور میکرد.
اما تمام فیلم «اوپنهایمر» نوشته کریستوفر نولان و به کارگردانی خود او، چندان بر محور وفاداری صادقانه او به آمریکا و یا روابط خارج از ازدواجش با رفقای سابق کمونیست نمیگردد! اوپنهایمر که در این فیلم بیش از یک بار با پرومته، اسطورهی مشهور یونانی مقایسه میشود، تا آخر عمر درگیر این سوال میماند که آیا با ساخت بمب هستهای، زنجیرهای از واکنشها را موجب نشده که در نهایت به نابودی دنیا منجر خواهد شد!؟ اما البته این بار این سوال را با نظر به تمامی واکنشهای زنجیرهای که چنین سلاحی میتواند در حیات اجتماعی انسانی ایجاد کند مطمحنظر دارد، نه فقط آنچه فیزیک هستهای قادر به توضیح آن است. روایت فیلم با شگرد آغاز از زمان حال، وقتی اوپنهایمر در برابر پرسشهای امنیتی مقامات قرار دارد آغاز میشود و با رجوع مکرر به گذشته (flash back) پیش میرود.
فیلم «اوپنهایمر» به کارگردانی کریستوفر نولان، یک درام تاریخی و بیوگرافیک است که زندگی رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان نظری آمریکایی و «پدر بمب اتمی» را دنبال میکند. اوپنهایمر به دلیل نقش کلیدیاش در پروژه منهتن در طول جنگ جهانی دوم شناخته شده است، جایی که برای اولین بار سلاحهای هستهای تولید و به کار برده شدند. این فیلم بر پیچیدگیهای اخلاقی، علمی و سیاسی مربوط به توسعه و استفاده از سلاح هستهای متمرکز است و در عین حال به شخصیت، اندیشهها، و تردیدهای اوپنهایمر میپردازد.
همانطور که پرومته با آوردن آتش به بشریت هم هدیهای بزرگ داد و هم مسئولیتها و خطراتی را به همراه آورد، اوپنهایمر نیز با کمک به ساخت بمب اتمی، دانشی را در اختیار بشریت قرار داد که میتواند هم به عنوان ابزاری برای پیشرفت و هم به عنوان وسیلهای برای نابودی کامل استفاده شود.
در اساطیر یونان، پرومته به خاطر عمل خود مجازات میشود. اوپنهایمر نیز، پس از جنگ و با آگاهی از عواقب استفاده از بمب اتمی، دچار تردیدها و پشیمانیهای عمیقی شد. او در سالهای پس از جنگ به یکی از منتقدان سرسخت تسلیحات هستهای تبدیل شد و به نوعی از تلاشهای خود برای کنترل گسترش آنها رنج برد.
همانطور که پرومته در اساطیر یونانی گاهی به عنوان قهرمان و گاهی به عنوان شخصیتی تراژیک تلقی میشود، اوپنهایمر نیز در تاریخ به هر دو صورت دیده میشود: یک دانشمند برجسته که به پایان جنگ جهانی دوم کمک کرد و همزمان، کسی که نقشی در آغاز عصر هستهای داشت که با خطرات و تهدیدهای جدیدی همراه بود.
این مقایسه نه تنها به بررسی پیچیدگیهای شخصیت اوپنهایمر کمک میکند بلکه به مخاطب این امکان را میدهد که دربارهی عواقب اخلاقی و اجتماعی پیشرفت علم و تکنولوژی تأمل کند. در مجموع میتوان گفت که فیلم «اوپنهایمر» بر این مبنا که بازآفرینی هوشمندانهای از درونمایهی قهرمانی نجاتبخش اما نفرینشده باشد، داستان این دانشمند هستهای را روایت میکند. در اپیزود هجدهم از پادکست دیگرینامه با نام «پرومته در زنجیر» رد این درونمایهی اسطورهای را در تمدنهای کهن بشری گرفته و از زوایای مختلف سنجیده بودیم.
تیم پژوهشی گفتوشنود، تماشاگران علاقهمند به مضامین اسطورهای و دینی را به تماشای فیلم اوپنهایمر تشویق میکند. این فیلم در مراسم اسکار امسال برندهی جوایز متعددی از جمله بهترین فیلم، و بهترین بازیگر نقش اول (مرد) و بهترین بازیگر نقش مکمل شد.