«انتقال شر» یا «تبدیل شر» که در انگلیسی با اصطلاح Scapegoating یعنی بز بلاگردان به آن اشاره میشود، در مطالعات مذهبی و انسانشناسی، به فرآیندی اطلاق میشود که در آن یک شخص، حیوان یا شیء به نمایندگی از جامعه برای حمل بار گناهان، بیماریها یا شرور دیگر انتخاب میشود. این عمل معمولا به منظور پاکسازی یا تطهیر اجتماعی انجام میپذیرد. در بسیاری از فرهنگها، مراسمی وجود داشته که طی آن شر و بدبختیها به یک فرد یا حیوان (که به عنوان قربانی گناه برگزیده میشد) منتقل میشد و سپس آن قربانی از اجتماع دور میشد یا کشته میشد تا شر با آنها از جامعه خارج شود.
«بلاگردان» هم به فرآیند مشابه اشاره دارد که در آن شر و بدیها به نحوی دیگر دور ریخته یا منحرف میشوند تا از بلایای طبیعی یا ارواح شرور دفع شود. این عمل میتواند شامل آیینهایی باشد که در آنها اشیاء یا نمادهایی به عنوان نماینده شر در آب رها شده، یا به آتش انداخته میشوند، یا به روشهای دیگری دور ریخته میشوند.
جیمز فریزر در شاخه زرین خود، این مفاهیم را به عنوان بخشی از بررسیهای خود درباره مذهب و آیینهای باستانی تحلیل میکند. فریزر تلاش میکند تا نشان دهد چگونه این مراسم و عقاید نه تنها در ادیان باستانی بلکه در فرهنگها و تمدنهای مختلف سراسر جهان نمود دارند. وقتی یک الگوی رفتاری در سراسر سیاره و در تمامی ادوار دیده میشود، کمترین استنباطی که میتوان کرد این است که از واقعیتی ریشهدار در جان آدمیزاد نشأت میگیرد. حمله جمعیتهای خشمگین در هند و پاکستان به زنان بیحجاب یا به کسانی که متهم به توهین به مقدساتاند، یا حملات مشابهی که در دنیای سیاست گاهی به یک فرد یا حزب صورت میگیرد، از منظر روانشناسی ژرفا، تخلیه انرژی فوقالعادهای ست که درست مانند آب انباشته پشت یک سد بزرگ، میتواند ویرانیهای سنگینی به بار آورد. تنها راه برای کنترل این تموجات و هیجانات جمعی، استفاده از دریچههایی ست که برای انتقال و کنترل مسیر این آب تدارک شده است. این دریچهها، در فرهنگ و جامعه انسانی، در حقیقت آیینهای دینی، به ویژه آیینهای انتقال شرّند. میتوانید حدس بزنید که علیرغم وجود این دریچههای انتقال انرژی، باز هم ممکن است که اوضاع از کنترل خارج شود.
جیمز جورج فریزر، نویسنده و انسانشناس بریتانیایی، شهرت خود را مدیون تالیف کتاب «شاخهی زرین» است. این کتاب که نخستین بار در سال ۱۸۹۰ منتشر شد، به بررسی اعتقادات و رسوم مربوط به باروری، مذهب و میتولوژی در جوامع مختلف میپردازد. این اثر بینشهای گستردهای دربارهٔ نظامهای اعتقادی مردمان مختلف ارائه میدهد و به عنوان یکی از پیشگامان مطالعات تطبیقی در زمینه دین شناخته شده است. عنوان فرعی این کتاب «یک مطالعه تطبیقی در دین» بوده است.
«شاخهی زرین» در ویرایش اولیه خود به صورت دو جلد منتشر شد، اما در طول زمان و با بازنگریها و توسعههای اضافه شده توسط فریزر، نسخههای بعدی شامل ۱۲ جلد در نهایت به چاپ رسیدند. ویرایشهای بعدی شامل مطالب بیشتری بودند که دربرگیرندهٔ تحلیلهای عمیقتری از آداب و رسوم و باورهای مذهبی بودند.
با وجود تحسینهای بسیار، اثر فریزر مورد انتقاداتی نیز قرار گرفته است. برخی از منتقدان او را به دلیل تکیه بیش از حد بر رویکردهای فرگشتگرایانه و استفاده از دادههای انسانشناسی به صورت کتابخانهای و بی تجربهی مطالعه میدانی، مورد نقد قرار دادهاند. همچنین، برخی دیگر از منتقدان بر این باورند که فریزر در تفسیر آیینها و مراسم از دیدگاههای غربی و نئوکلاسیک خود استفاده کرده و این امر موجب شده تا تحلیلهای او از دقت لازم برخوردار نباشند.
جیمز جورج فریزر در ۱۸۵۴ در اسکاتلند متولد شد و در دانشگاه گلاسکو و سپس در دانشگاه کمبریج تحصیل کرد. او برای بیشتر عمر خود در کمبریج ماند و به تحقیق و نگارش پرداخت. فریزر به خاطر کارهای برجستهاش در زمینه انسانشناسی و مطالعات مذهبی در سال ۱۹۱۴ موفق به دریافت لقب “سر” شد. او همچنین به دلیل تأثیرگذاریهای گستردهاش بر مطالعات مردمنگاری و فرهنگهای مختلف، به عنوان یکی از پیشگامان این رشتهها در دوران مدرن شناخته میشود.
در اپیزود بیستوهفتم از دیگرینامه با نام «بلاگردان» از این اثر کلاسیک در حیطهی انسانشناسی استفاده کردهایم و بخشی را در توضیح مفهوم «انتقال شر» از طریق بلاگردانسازی، نقل نمودهایم. تیم پژوهشی گفتوشنود مطالعه شاخهی زرین را به علاقهمندان به انسانشناسی، اسطورهشناسی و مطالعات آیینی توصیه میکند.
این اثر سالها پیش توسط کاظم فیروزمند به فارسی ترجمه و به همت نشر آگاه منتشر شده است.