معرفی کتاب، ۲- زندگی و زمانه‌‌ی احمد کسروی؛ اثر احمد کسروی

«روزی به آخوند گفتم: “من هر روزی دو بار درس گیرم.” پذیرفت و چند روزی رفتار کرد. ولی یک روزی که هنگام رفتن به ناهار می‌خواستم درس پیش از نیمروز را پس بدهم، چون برای زنی «تمسک» می‌نوشت (یعنی سند بیع به شرط)، و فرصت نمی‌داشت، با پرخاش گفت: “این بدعت را تنها تو گذاشته‌ای؛ روزی دو بار درس چه معنا دارد!؟” این را گفت و چوبی به دوشم زد. بار نخست بود که من تلخی ستم را می‌چشیدم. بسیار دل‌شکسته شدم.»

این‌ها جملات احمد کسروی‌ست پیش از آنکه ستم‌های بزرگ‌تری را در جامعه به چشم ببیند و خود، ستمی به مراتب بزرگ‌تر از ناحیه‌ آخوند شیعه را تجربه کند. در کتاب «زندگی و زمانه‌ی احمد کسروی» چند نوشته از او که در حکم زندگی‌نامه‌ی خودنوشت (autobiography) است، در کنار هم قرار گرفته و پیش چشم پژوهندگان آمده است.

۸۰ سال از قتل فجیع او، آن هم در دادگستری که خود از بنیان‌گذاران آن بود گذشته، و نوشته‌های کوتاه و بلندی در معرفی شخصیت و سرگذشت او منتشر شده است. اما تعداد کسانی که این آزادی‌خواه و روشن‌بین ایرانی را با رجوع به نوشته‌های دقیق خودش، بررسیده باشند، آن قدرها هم زیاد نیست. او که جان بر سر انتقادات تند و تیزش از جریان دینی مسلط زمان خود بذل کرد، جریان‌های شیعی و به‌ویژه دولت‌های شیعی را در درازای تاریخ ایران سنجیده بود و بقایای مفسده‌آمیز برخی سنت‌هایی را که دولت‌های شیعی نهاده بودند، در سرزمین خود آذربایجان تجربه می‌کرد. او در خصوص تداوم سنت زشت گروه‌های فشار شیعی، در آذربایجان دوران کودکی خود می‌آورد: «… در آن زمان کینه‌ سنی و شیعی بسیار سخت می‌بود. به‌ویژه در آذربایجان که در سایه‌ جنگ‌های ایران و عثمانی در زمان صفویان و کشتارها و تاراج‌هایی که شهرهای آذربایجان در آن پیشامدها دیده بودند، دل‌ها پر از کینه‌های سنیان می‌بود و از برخی، رفتار بسیار زشتی سرزدی. مثلا روز نهم ربیع‌الاولی را به گمان آنکه روز کشته‌شدن خلیفه‌دوم [عمر] بوده، جشن گرفتندی و به یک رشته‌ کارهای خنک و سبک‌مغزانه برخاستندی. بیش از همه، طلبه‌های مدرسه‌ها و ملایان، لگام‌گسیختگی کردندی… از آن سوی، در تبریز لعنت‌چیان می‌بودند که کارشان گردیدن در بازار و نام‌های مردگان هزارساله را بردن و نفرین فرستادن می‌بود و از این راه نان خوردندی. این لعنت‌چیان بازماندگان «تبرائیان» زمان صفوی می‌بودند. در زمان صفوی که آتش کینه در میان شیعی و سنی فروزان می‌بود، یک دسته از درویشان پیدا شده بودند که جلوی اسب امیران و وزیران افتادندی و نام خلیفگان سه‌گانه و دیگران را به زشتی بردندی.»

ماجرای گروه‌های فشار موسوم به «تولاییان» و «تبرائیان» که در دوران صفوی پدیدار شدند، و یادآور گروه‌های فشار پس از انقلاب اسلامی ۵۷اند، در اپیزود پنجم از دیگری‌نامه، با نام «سیاست هویتی و دروغ‌های سیاسی» روایت شده است. این مجموعه به همت محمد امینی و همراه با توضیحات و یادداشت‌های تکمیلی از او، گرد آمده است و شامل بر «زندگانی من»، «ده سال در عدلیه» و «چرا از عدلیه بیرون آمدم» از خود احمد کسروی می‌شود. کتاب به همت «شرکت کتاب» و در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، معادل ۲۵۷۵ شاهنشاهی تدارک شده است. زنده‌یاد احمد کسروی به پیروی از حساسیت‌های زبانی و پژوهش‌هایی که در زبان فارسی کرده بود، نثر ویژه‌ای از خود در آثارش به یادگار گذاشته است که در این مجموعه هم یافتنی‌ست.

برای درک برخی واژه‌های باستانی که او به کار برده، محمد امینی، واژه‌یابی در انتهای کتاب تدارک کرده و یک کتاب‌شناسی آثار کسروی و همین‌طور یک نمایه نیز به انتهای این مجموعه افزوده است.

همکاران تیم پژوهشی گفت‌وشنود، به‌ویژه در بیستمین اپیزود از دیگری‌نامه از این کتاب بهره برده‌اند. بیستمین قسمت دیگری‌نامه با نام «احمد کسروی» می‌کوشد که در قالب یک برنامه‌ ۳۰ دقیقه‌ای رادیویی، تصویر عمیق‌تری از این کوشنده‌ راه آزادی و روشنگری به دست دهد.

لینک اپیزود بیستم دیگری‌نامه