اهمیت و گستردگی مفهوم خدا، اگر آن را در همه اشکال خودش در نظر بگیریم، در طول تاریخ و در جوامع انسانی انکارناپذیر است. این مفهوم آنقدر بدیهی و جاافتاده شده است که در برابر باورنداشتن به آن، به عنوان یک دلیل به کار میرود. یعنی اینکه، انگار وجود داشتن خدا یک اصل انکارناپذیر است و کسی که این مفهوم روا زیر سوال میبرد، باید حرف خودش را ثابت کند.
مفهوم آتئیسم که امروزه در فارسی معادلهای بسیاری، مانند خداناباوری، بیباوری یا بیخدایی دارد، احتمالا قدمتی به اندازه خود مفهوم خدا دارد. و امروزه، مانند خود مفهوم خدا که پیچیدگیاش مورد بحث قرار گرفته است، خداناباوری نیز از جنبهها، ابعاد و نقطه نظرات گوناگون فلسفی، جامعهشناختی و روانشناختی مورد بحث قرار میگیرد. مفهوم دیگری که بسیاری از اوقات در کنار آتئیسم قرار میگیرد، و البته تفاوتهایی با آن دارد، آگنوستیسم است که معنی آن عدم رد و عدم باور به خدا ست. دلیل اینکه در بسیاری اوقات این دو مفهوم در کنار هم به کار میروند، همان بدیهیانگاشتن وجود خدا و باور به او است.
یعنی همان بدیهیانگاری باعث شده که همه مفاهیم مخالف با آن، در روبهرویی و مخالفت با آن مفهوم، در یک جبهه قرار بگیرند. در این ویدیو هم برای صرفهجویی در وقت، خداناباوری به هر دو معنای آتیئسم و آگنوستیسم در همه اشکال و ابعاد به کار رفته است.
اگر مفهوم خدا، و به دنبال آن، دین، در محدوده شخصی و خصوصی هر کس باقی میماند، و تبدیل به یک باور اجتماعی، یک ایدئولوژی و یک ابزار سیاسی نمیشد، البته که خداناباوری هم بحثی اینقدر پیچیده نبود. به عبارت دیگه، همانطور که در ابتدا گفتیم، در آن صورت نیازی نبود که باورنداشتن به خدا اثباتشود. ولی این اتفاق نیفتاده است.
زمانی که مفهوم خدا و دین، تبدیل به یه اصل شود، بهویژه وقتی که ابزار دست قدرت باشد، بالطبع باورنداشتن به این مفاهیم و مشخصا مفهوم خدا نه فقط یک گناه، که یه جرم و مستحق مجازات محسوب میشود. مجازاتی که متأسفانه در جامعه ایران و برای بسیاری از ما ایرانیها تبدیل به یک تجربه دردناک زیسته شده است.
اصل و لزوم داشتن دین و در مقیاس بزرگتر، باور به خدا، در اشکال مشخصی که توسط حکومت ترسیم شده و میشود، باعث شده است که بسیاری از افرادی که باوری به خدا ندارند یا مورد بازخواست و مجازات قرار بگیرند یا مجبور شوند که باور خودشان را پنهان کنند. و این برخلاف مفهوم آزادی بیان، عدالت اجتماعی و بهویژه استقلال و فردیت در زمان حاضر است.