آیا اسلام را باید از ایران حذف کرد؟

برای گذار از جمهوری اسلامی لزومی ندارد که مسلمانان ایرانی از مسلمانی خود دست بردارند.

شهروندان مسلمان ایرانی در نسبت مستقیم با جمهوری اسلامی نیستند.

می‌توان گفت اگرچه بسیاری از حامیان جمهوری اسلامی، باورهای اسلام‌گرایانه دارند ولی همه ایرانیان مسلمان حامی جمهوری اسلامی نیستند.

بسیاری از ایرانیان مسلمان نه تنها حامی جمهوری اسلامی نیستند بلکه مخالف تمام‌عیار آن هستند.

جدای از این واقعیت، این نیز یک حقیقت است که گذار از استبداد دینی نیازمند آن نیست که دینداران دست از دین بشویند؛

چنین چیزی نه امکان دارد، نه مطلوب است و نه نسبتی با واقعیت دارد.

۱- امکان ندارد؛ چون حتی شوروی علی‌رغم نزدیک به یک قرن حکومت تمامیت‌خواهانه‌ی ضد مذهبی نتوانست روسیه را غیرمسیحی و ضدمسیحی کند.

مثلا آیا مبارزه جمهوری اسلامی با بهاییان توانسته است ایرانیان بهایی را نسبت به آیین‌شان ناباورمند کند؟ پاسخ روشن است! خیر.

۲- مطلوب نیست؛ زیرا دخالت و تمامیت‌خواهی محض است.

به هیچ نهاد و شهروندی مربوط نیست دیگران در چارچوب منزل و چاردیواری خود چه مذهبی دارند و چه مناسکی را به جا می‌آورند.

۳- نسبتی با واقعیت ندارد؛ چون ما مسلمانان زیادی می‌شناسیم که در مبارزه با جمهوری اسلامی هستند. پس مسلمانی، ارتباطی با هواداری از جمهوری اسلامی ندارد.

به عنوان نمونه‌ای مشهور می‌توان از فاطمه سپهری مثال زد که از قضا مسلمانی باورمند است ولی مخالف‌ تمام‌‌عیار جمهوری اسلامی است.

او نه تنها مخالف تمام‌عیار استبداد دینی است بلکه برای این هدف خود کار عملی می‌کند و اکنون در شرایطی غیرانسانی در زندان به سر می‌برد.

او همچنین از یک خاستگاه آزادی‌خواهانه و دموکراسی‌خواهانه با جمهوری اسلامی مخالفت می‌کند؛ چنانکه می‌دانیم دختر ایشان با سبک پوشش متفاوتی از مادر خود در رسانه‌ها ظاهر می‌شود.

پس روشن است که، گذار از استبداد دینی نیازمند دخالت و دست‌بردن در باورهای دینی مردم نیست.